تو همون حسِ قریبی که همیشه با منی ...
تو بهونه ی هر عاشق واسه زنده بودنی ...
تو امیدِ انتظاری تو دلهای نا امید ،
مثلِ دیدنِ ستاره تو شبهای نا پدید ...
چه غریبونه گذشتن جمعه های سوت و کور ،
هنوز اما نرسیدی ای تجلی ظهور ...
با توام ...!
با تو که گفتی تکیه گاه عاشق هایی ،
میدونم یه دنیا نوری ، ساده ای بی انتهایی ...
مثل لالایی بارون تو کویر بی صدایی ،
تو خود عشقی میدونم ، ناجیِ فاصله هایی ...
تو همون حسِ قریبی که همیشه با منی ...
تو بهونه ی هر عاشق واسه زنده بودنی ...
عمریه دلم گرفته ، گله دارم از جدایی ،
غایب همیشه حاظر تو کجایی ، تو کجایی ...؟؟!
اللهم عجل لولیک الفرج
وقتی به تو فکر می کنم گریه امونم نمیده ،
فرصت اینکه یه نفس آروم بمونم نمیده ...
کاشکی بودی و اینجا میدیدی که دلم طاقت دوری نداره ...
کاشکی بودی و اینجا میدیدی چشهای من بی سر و سامون میباره ...
حرفهای ناگفته زیاده ولی چه فایده گلِ من ...
داد و امون از این جدایی ...!
نموندی تو ببینی چی آوردی به روزم ،
بیا ببین تو حسرت نگاهت دارم میسوزم ...
باید تو رو ببینم ولی آخه چجوری ،
آخه چرا تو از چشهای من اینهمه دوری ...
اینهمه دوری ...
بدون وقتی نباشی روزهام تاریک و سرده ...
نگام مثل یه سایه به دنبالت میگرده ...
تموم زندگی رو تو چشمهای تو دیدم
بزار تا جون بگیره ، نفس از تو یگیرم ...
از تو بگیرم ...
حرفهای ناگفته زیاده ولی چه فایده گلِ من ...
داد و امون از این جدایی ...!
حرفهای ناگفته زیاده ولی ...
خیلی دلم گرفته ،
از این همه جدایی ...
گذشت قدیم و حالا من کجا تو کجایی ...
خیلی گرفته است حالم ، همه اش دلم میگیره ...
انقدر قدم میزنم ، تا نفسم بگیره ...
هرجا میرم به فکرتم ،
فکرت برا دلم بسه ...
میخوام همه اش صدات کنم ،
اسمت برام مقدسه ...
میمیرم ولم کنی ، بری فراموشم کنی ...
با بی کسی و انتظار منو هم آغوشم کنی ...
بی من نرو تنهام نزار ، بی کسیمو یادم نیار ...
واسه تو داره جون میده ، این دلِ تنگ و بی قرار ...
بی تو هوای این اتاق همیشه سرد و ساکته ،
دل پیش چشمهای تو و پیش نگاه پاکته ...
...