عشقولانه....

به چشمانم آموختم که هر کس ارزش دیدن ندارد ...

عشقولانه....

به چشمانم آموختم که هر کس ارزش دیدن ندارد ...

دلی که به من ندادی

ﻣـﻴﺮم از ﺷﻬﺮ ﺗﻮ ﺑﺎ ﻳﻪ ﻛﻮﻟﻪ ﺑﺎر از ﺧﺎﻃﺮه ،

‫دل ﻣﻦ ﻣﻮﻧﺪه ﭘﻴﺸﺖ ﮔﺮﭼﻪ ﭘﺎﻫﺎم ﻣﺴﺎﻓﺮه ،

‫ﻣﻴـﮕﺬره ﻫـﻤﺮاه ﺟـﺎده ﻳﺎد ﺗﻮ از ﺗﻮ ﺧﻴﺎﻟﻢ ،

‫ﺗﻮی راه درﻳﻎ از اﺑﺮی ﻛﻪ ﺑﺒﺎره واﺳﻪ ﺣﺎﻟﻢ ...

 

‫ﺗﻮی ﻫﺮ ﮔﻮﺷﻪی اﻳﻦ ﺷﻬﺮ دارم از ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﻳﺎدی ،

‫ﻣـیﺳـﻮزوﻧـﻪ ﻣـﻨﻮ ﻳـﺎدِ دﻟـی ﻛـﻪ ﺑـﻪ ﻣﻦ ﻧﺪادی ...

 

‫راه ﻣﻴـﺎﻓﺘﻢ بی ﻫﺪف، ﻣـﻘﺼﺪ راﻫـﻮ ﻧمی دوﻧﻢ ،

‫ﻛﺎش ﻣﻴﺸﺪ آروم ﺑﮕﻴﺮم ولی اﻓﺴﻮس ﻧمیﺗﻮﻧﻢ ... 

‫ﻛﻮ ﻳﻪ ﻗﺎﺻﺪک ﺗﻮ ﺟﺎده ﻛﻪ ﺑﺸﻪ ﻫـﻤﺴﻔﺮ ﻣﻦ ،

ﻣﻦ ﻳﻪ ﻗﺼﻪام ﻛﻪ ﺟﺪایی ﺷﺪه ﻓﺼﻞ آﺧﺮ ﻣﻦ ...

 

‫ﺗﻮی ﻫﺮ ﮔﻮﺷﻪی اﻳﻦ ﺷﻬﺮ دارم از ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﻳﺎدی ،

‫ﻣـیﺳـﻮزوﻧـﻪ ﻣـﻨﻮ ﻳـﺎدِ دﻟـی ﻛـﻪ ﺑـﻪ ﻣﻦ ﻧﺪادی ...

 

‫ﻣﻴﺮم و ﮔﻢ ﻣﻴﺸﻢ آﺧﺮ ﺗﻮ ﻏﺮوبِ دﺷﺖ ﻏﺮﺑﺖ ،

‫ﻧـﻤـیﺗـﻮﻧـﻢ ﻛـﻪ ﺑـﻤﻮﻧﻢ ﺗﻮی ﺷﻬﺮ بی ﻣﺤﺒﺖ ...

 

‫ﺗﻮی ﻫﺮ ﮔﻮﺷﻪی اﻳﻦ ﺷﻬﺮ دارم از ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﻳﺎدی

‫ﻣـیﺳـﻮزوﻧـﻪ ﻣـﻨﻮ ﻳـﺎدِ دﻟـی ﻛـﻪ ﺑـﻪ ﻣﻦ ﻧﺪادی ...  

 

... انتظار ...

تو همون حسِ قریبی که همیشه با منی ...
تو بهونه ی هر عاشق واسه زنده بودنی ... 


تو امیدِ انتظاری تو دلهای نا امید ،
مثلِ دیدنِ ستاره تو شبهای نا پدید ... 


چه غریبونه گذشتن جمعه های سوت و کور ،
هنوز اما نرسیدی ای تجلی ظهور ... 


با توام ...!  

با تو که گفتی تکیه گاه عاشق هایی ،
میدونم یه دنیا نوری ، ساده ای بی انتهایی ... 


مثل لالایی بارون تو کویر بی صدایی ، 
تو خود عشقی میدونم ، ناجیِ فاصله هایی ...  

 

تو همون حسِ قریبی که همیشه با منی ...
تو بهونه ی هر عاشق واسه زنده بودنی ... 


عمریه دلم گرفته ، گله دارم از جدایی ،
غایب همیشه حاظر تو کجایی ، تو کجایی ...؟؟!  

 

 

 

 

اللهم عجل لولیک الفرج