به عشق دیدنت منه دیوونه ،
نشسته ام روی پله های خونه ،
امیدوارم تا وقتی برمیگردی ،
نفس کشیدنو یادم بمونه ...
تو خونه وقتی دلتنگه تو میشم ،
سراغ عکس های قدیمی میرم ،
یکی یکی میبوسم عکسهامونو ،
تو رو میبینمت آتیش میگیرم ...
صبوری کردم این سالها که رفتی ،
شاید برم دیگه حالا که رفتی ...
چه قولهایی که دادی عاشقونه ،
چه حرفهایی که باید و نگفتی ...
تازگی ها خلوته این خونه رو دیدی ،
مثل من این شبها رو تنهایی کشیدی ،
اما تو این خونه پر از امید بودم ،
چشممو دوختم به در هرگز نرسیدی ...
پیش خودت نگفتی من دلم بگیره ؟
پیش خودت نگفتی تنهایی بمیره ؟
از پیش من رفتی و گرفتی دست اونو ،
قلب من از تو واسه ی همیشه سیره ...
سیره ...
صبوری کردم این سالها که رفتی ،
شاید برم دیگه حالا که رفتی ...
چه قولهایی که دادی عاشقونه ،
چه حرفهایی که باید و نگفتی ...