نه قحطی گل که نبود ، از تو چرا خوشم اومد ...!؟
قشنگ تر از تو بود دلم قیدِ تمومشونو زد ...
انگار چشام کور شده بود ، هیچ کس و غیرِ تو ندید ...
تو اومدی تو زندگیم شدی یه مشکل جدید ...!
من بدترین و بهترین روز های عمرم با تو بود ،
تصورم خوب بود ازت امّا چه سود ، امّا چه سود ...
یه اشتباه چی داشت واسم ؟
خود خوری و هی سرزنش ...
از این به بعد من این دلو دست کسی نمی دمش ...
نه ، قحطی یه چیزی بود ...،
فهمیدم اینو این دفعه ،
که تو وجودت این روز ها پیدا نمیشه عاطفه ...
قحطی چی بود واسه من ؟
یه دل که زود دل نبره ...
این دل پر احساس من به درد تو نمی خوره ....
من بدترین و بهترین روز های عمرم با تو بود ،
تصورم خوب بود ازت امّا چه سود ، امّا چه سود ...
یه اشتباه چی داشت واسم ؟
خود خوری و هی سرزنش ...
از این به بعد من این دلو دست کسی نمی دمش ...