یه جای دور ،
یکی هنوز ،
مثل قدیم برات میمیره ...
روزی هزار بار از نبودت ، گریه اش می گیره ...
تمام روز ، تمام شب به یاد خاطره های خوب ،
منتظره اومدنت نزدیک های غروب ...
منم اونکه بی تو تنهام ،
از غمت پردرد می شم ... بی تو از همه دارم دلسرد میشم ...
چقدر انتظار روزی رو بکشم که برگردی ، میدونم منو فراموش نکردی ...
به زندگی ،
به این دنیا ،
بعد تو هیچ حسی ندارم ....
همه ی رویا هامو به پات می سپارم ...
نمی دونی حال منو هر ثانیه بدتر میشم ،
دارم از آرزو هام دلسرد می شم ....
منم اونکه بی تو تنهام ،
از غمت پردرد می شم ... بی تو از همه دارم دلسرد میشم ...
چقدر انتظار روزی رو بکشم که برگردی ، میدونم منو فراموش نکردی ...